تحول دیجیتال در بخش تولید به سرعت در حال فراگیر شدن و ایجاد تحول در کل بخش تولید است. اگر مدیران ارشد شرکتهای تولیدی درک نکنند که چه چیزی برای کسبوکار و مشتریانشان در حال حاضر و در آینده بهتر است، با کاهش درآمد، افراد غیرمولد، تجهیزات منسوخ، نرمافزارهای قدیمی و فرآیندهای قدیمی دست و پنجه نرم میکنند.
جهت آماده شدن برای آینده و باقی ماندن در صنعت، شرکتهای تولیدی باید روی قابلیتهای دیجیتال، نرمافزار و فناوریها سرمایهگذاری کنند تا در بازاری که بیش از حد رقابتی است، برتری پیدا کنند.
تحول دیجیتال در بخش تولید چیست؟
تحول دیجیتال به ادغام سیستم ها و فناوری های دیجیتال در فرآیندهای معمولی اشاره دارد. در تولید، کاربردهای بی حد و حصری برای تحول دیجیتال جهت بهبود شیوه های تولید وجود دارد. برخی از فناوری های دیجیتال که در این صنعت پیشرو هستند عبارتند از:
- یادگیری ماشین و هوش مصنوعی
- تجزیه و تحلیل تولید
- سنسورهای نظارت بر وضعیت
- تعمیر و نگهداری قابل پیش بینی
- دیجیتال همراه
- رباتیک
- واقعیت افزوده و مجازی
- سیستم های خودمختار
علیرغم این ابزارهای پیشرفته، تحول دیجیتال در بخش تولید آنقدر که یک ابتکار تجاری است، یک ابتکار فناوری نیست (یا نباید باشد). در نهایت، هدف هدایت کلی بهبود عملکرد، کارایی و کیفیت است. به طور طبیعی ایجاد پیشرفت در این زمینه ها منجر به سود قابل توجهی برای درآمد افراد خواهد شد.
در حالی که فناوری میتواند ابزاری برای دستیابی به این اهداف باشد، دیجیتالیسازی فراتر از سختافزار است. زیرا شیوههای تجاری را برای دستیابی و حفظ اهداف تغییر میدهد. این به هموار کردن راه برای یک چرخه مداوم بهبود عملیاتی کمک می کند. دگرگونی دیجیتال در تولید راهی برای پیشروی کسبوکارها در بازار رقابتی فزاینده است.
تاثیر تحول دیجیتال در تولید
تأثیر تحول دیجیتال در تولید عمده است و شامل بهبودهایی در ایمنی، کیفیت، توان عملیاتی، کارآیی، درآمد و پایداری است. همه اینها در عین کاهش هزینه ها برای رقابتی ماندن در بازار است. تأثیرات گسترده است و این تحول باید برای همگام شدن با نیازهای مشتری در حال تحول و رقبای سرسخت اتفاق بیفتد. در اینجا چند مزیت عمده دیجیتالی شدن شرکت های تولیدی آورده شده است:
- هنگامی که راهکارهای دیجیتالی ارائه می دهید که امنیت شما را بهبود می بخشد، صدمات و حوادث کمتری در محل کار رخ می دهد
- هنگامی که کیفیت خروجی خود را بهبود می دهید، کار مجدد بر روی محصولات را کاهش می دهید، کار گارانتی را کاهش می دهید و رضایت مشتری را افزایش می دهید.
- هنگامی که کارایی فرآیند خود را بهبود میبخشید، تأثیر مثبتی بر بهرهوری کارکنان و نتیجه شما دارد. یک خط نهایی قوی به شما این امکان را می دهد که همچنان به نوآوری دیجیتال و ایجاد پایداری در بازار خود ادامه دهید و در عین حال ارزش شرکت، سهامداران و مشتریان خود را افزایش دهید.
تحول دیجیتال در بخش تولید هم چنین به داده های تولید لحظه ای منجر شده است. این فرآیندهای دیجیتال به شما امکان میدهند که دادهها را بهطور لحظهای، مطابق با تجزیه و تحلیل برای تصمیمگیری سریعتر در زمان واقعی توسط سازمان، ضبط کنید. این نه تنها برای پاسخ های واکنشی بلکه برای تجزیه و تحلیل پیش بینی برای بهبود فرآیندها و محصولات آینده است. این امر رویکردهای تعمیر و نگهداری پیشگیرانه و خرابی را عادی می کند که به طور مستقیم بر تمام جنبه های تجارت تأثیر می گذارد.
توانمندسازی به طرق مختلف به وجود می آید، اما زمانی که با چشم انداز آینده سازمان همسو شود و به طور موثر با نیروی کار ارتباط برقرار کند، قدرتمندتر است.
با تحول دیجیتال در تولید، توانمندسازی به وجود میآید. توانمندسازی برای داشتن یک صدا و انجام کار در مورد بهبود فرآیند، مسئول نگه داشتن خود و دیگران برای انجام بهتر کار، و داشتن ذهنیت بهبود مستمر در کسب و کار است. توانمندسازی به طرق مختلف به وجود می آید، اما زمانی که با چشم انداز آینده سازمان همسو شود و به طور موثر با نیروی کار ارتباط برقرار کند، قدرتمندتر است.
4 چالش تحول دیجیتال در بخش تولید
تحول دیجیتال در تولید در حال تکامل است و هر تکاملی چالش های منحصر به فردی دارد. امروزه تولیدکنندگان باید با سرعتِ سریع تغییرات همگام باشند و در عین حال اطمینان حاصل کنند که رشد کسب و کار را تسهیل می کنند. موارد زیر چالش های کلیدی تحول دیجیتال را که تولیدکنندگان باید هنگام اجرای فناوریهای دیجیتال جدید بر آنها غلبه کنند، نشان میدهد.
1. سرمایه گذاری در فناوری مناسب
در صنعت تولید، یکی از بزرگ ترین چالش ها سرمایه گذاری بر روی فناوری مناسب است. توانایی نوآوری و پیشی گرفتن از رقبا ضروری است، اما کافی نیست. موفقیت یک شرکت تولیدی به داشتن ابزار مناسب برای کار بستگی دارد و این ابزارها باید سازگار و مقیاس پذیر باشند تا بتوانند با رشد کسب و کار شما همراه با شما رشد کنند.
2. مدیریت موثر تغییر
چالش مدیریت موثر تغییر یکی از بزرگ ترین موانع برای شرکت هایی است که می خواهند تحول دیجیتال در بخش تولید را پیاده کنند. همان طور که شرکتها به سمت اتوماسیون پیش میروند، مهم است که در نظر داشته باشیم که فرآیندهای آنها با این فناوری چگونه تکامل مییابند. با توجه به اینکه بسیاری از فرآیندهای تولید سنتی حول تعامل انسان ساخته شده اند و ممکن است به راحتی یا به سرعت قابل انطباق نباشند، می تواند دشوار باشد.
با این حال، برای کسانی که مایل به نگاهی تازه به سیستم های فعلی خود هستند، امید وجود دارد. در حالی که تغییر اجتناب ناپذیر است، شرکت ها باید قبل از پیاده سازی سیستم های جدید خود، زمانی را صرف درک دقیق آنچه از سیستم های جدید خود دارند، داشته باشند.
3. استخدام، آموزش، و مهارت مجدد کارکنان
یکی دیگر از چالشهای تحول دیجیتال در بخش تولید که نیازمند برنامهریزی قابل توجه است، ایجاد یک برنامه اجرایی است که به سازمانها کمک میکند تا کارکنان را در مورد نحوه استفاده از این ابزارهای جدید آموزش دهند. این ممکن است تحت استراتژی پذیرش دیجیتال یک سازمان برای فناوری های جدید نیز قرار گیرد. بسیاری از فناوریهای جدید نیازمند مهارت مجدد در شایستگیها و فرآیندهای جدید هستند، بنابراین جذب همه افراد همیشه آسان نیست و برای همه سازمانهایی که چهره فناوری جدید را پیادهسازی میکنند، چالشی دشوار برای آموزش کارکنان است.
بسیاری از فناوریهای جدید نیازمند مهارت مجدد در شایستگیها و فرآیندهای جدید هستند
به عنوان مثال، اگر از یک برنامه نرم افزاری جدید یا یک ماشین روباتیک استفاده می کنید، ممکن است نیاز به آموزش تخصصی داشته باشد تا مطمئن شوید همه کارگران با کار خود آشنا هستند. در حالی که برخی از شرکتها برنامههایی دارند که به این فرآیند کمک میکنند، برخی دیگر این کار را نمیکنند که به این معنی است که رسیدن به شرکتهای دیگر که عملیات خود را سادهسازی کردهاند ممکن است زمان بیشتری طول بکشد.
نصب و آموزش کارکنان تولید در این سیستم های جدید به اعضای تیم قدرت می دهد تا ارزش کامل را در این فناوری های جدید بیابند. این امر پذیرش دیجیتال را هدایت می کند و به شرکت های تولیدی اجازه می دهد تا ROI فناوری خود را به حداکثر برسانند.
4. مقیاس بندی در سطح سازمان برای جلوگیری از محدودیت ها
در محیط تولید، محدودیت ها یک چالش بزرگ هستند. به همین دلیل، تحول دیجیتال اغلب با شکست مواجه می شود، زیرا نمی تواند از سطح فردی به سطح سازمانی گسترش یابد. دلیل این امر ساده است: سازمان ها اهداف تجاری متفاوتی دارند و این اهداف باید توسط همه کارکنان یک سازمان ارتباط برقرار و درک شوند.
اگر سازمانی فاقد فرهنگی باشد که در آن کارکنان احساس آزادی کنند تا ایده های خود را به اشتراک بگذارند، یا اگر کارکنانی وجود داشته باشند که نمی خواهند ایده های خود را به اشتراک بگذارند، تحول دیجیتال در بخش تولید با شکست مواجه خواهد شد زیرا هیچ کس نمی تواند به طور موثر با یکدیگر به عنوان یک تیم کار کند.
چالش هایی که تولیدکنندگان، قبل و در طول فرآیند دیجیتالی شدن با آن مواجه هستند
- مسیر روشنی وجود ندارد: یک چارچوب روشن بقیه پروژه را به حرکت در می آورد. بدون یک راه روشن، موفقیت هر ابتکاری در خطر است.
- کمبود بودجه: مانند بسیاری از پروژه ها، ابتکار تحول دیجیتال تولید با سرمایه گذاری اولیه همراه است. زیرساخت مورد نیاز برای دیجیتالی کردن فرآیندها می تواند ترسناک باشد. تامین مالی به تعادلی بین یافتن راه حل های مقرون به صرفه و تعیین کمیت پس انداز در دراز مدت تبدیل می شود.
- سیستم ها/فناوری قدیمی: تولیدکنندگان، مستعد استفاده از سیستم های قدیمی هستند. مهاجرت به یک سیستم جدید یک فعالیت سخت است که نیاز به تغییر جامع در استراتژی مدیریت دارد. این فرآیند باید همه چیز را از تنظیم به جریان های کاری جدید، مدیریت انتقال داده ها و واگذاری وظایف را پوشش دهد.
- امنیت سایبری: تحول دیجیتال امکان اتوماسیون بیشتر و در نتیجه روش های گسترده تر جمع آوری داده ها از جمله اطلاعات حساس را فراهم می کند. بنابراین تهدیدات سایبری در مقایسه با فرآیندهای غیر دیجیتالی به طور بالقوه خطرناک تر هستند .
- عدم حمایت اجرایی: تحول دیجیتال در بخش تولید یک فرآیند گسترده است که به منابع نیاز دارد و بنابراین نیاز به پشتیبانی قوی اجرایی دارد. با این حال، پیچیدگی های فنی آن ممکن است برای تیم های عملیاتی ناآشنا به نظر برسد. بدون برجسته کردن مزایای عملی این سیستم های پیچیده، خطر عدم همسویی با رهبری اجرایی وجود دارد.
- محدودیت های بخش ها: بخشهای کاری مشخص میتوانند به طور جداگانه کار کنند، بنابراین از همکاری جلوگیری میکنند. این واحدهای جداگانه می توانند چالشی را ایجاد کنند زیرا DT به سطح بالاتری در سطح شرکت نگاه می کند و می خواهد همه این داده ها را در یک پلت فرم واحد ادغام کند.
- شکست در تلاش های قبلی: ترس از شکست مکرر می تواند تیم را برای ادامه کار بی انگیزه کند. با این حال، اینها می توانند فرصت های یادگیری برای اطلاع رسانی تصمیمات رو به جلو باشند.
چرا تولیدکنندگان باید تحول دیجیتال را اجرا کنند؟
برای کسب و کارهایی که تحول دیجیتال را انجام می دهند، مزایای زیادی وجود دارد. علاوه بر مزایای مالی و تجاری، نکات مثبت زیست محیطی و اجتماعی نیز وجود دارد که تحول را برای ماندگاری و رقابتی بودن ضروری میسازد. در زیر به برخی از دلایل مهم اشاره شده است:
افزایش کیفیت خروجی
با افزایش تعداد سنسورها، تست های خودکار و کنترل کیفیت در طول فرآیند تولید، تولیدکنندگان می توانند محصولات با کیفیت بالاتر تولید کنند. با استفاده از اصل پارتو (و دانش به دست آمده از یادگیری ماشین)، تولیدکنندگان می توانند برای کاهش خطاها و بهبود فرآیندها، تغییراتی در هر خط تولید ایجاد کنند.
افزایش کارایی فرآیندها
هایپراتوماسیون به سازمان ها اجازه می دهد تا خطاهای انسانی را از فرآیندهای تولید خود حذف کنند. هایپراتوماسیون شامل ادغام هوش مصنوعی (AI) و یادگیری ماشینی (ML) برای تقویت فعالیت انسان است.
مثبت برای محیط زیست
از آنجایی که مصرف کنندگان به طور فزاینده ای خواستار شیوه های سازگار با محیط زیست هستند، فناوری با تحول دیجیتال در بخش تولید برای ارائه پاسخ ها تکامل می یابد. ماشین آلات نظارت شده و مبتنی بر هوش مصنوعی کارایی را افزایش می دهد و مصرف انرژی را کاهش می دهد. افزایش راندمان اغلب از مصرف مواد کمتر نیز پشتیبانی می کند. مصرف کمتر منابع برای محیط زیست بسیار مثبت است.
کاهش هزینه ها، افزایش حاشیه
تحول دیجیتال در بخش تولید هزینه های تولیدکنندگان را کاهش می دهد. اینترنت اشیا (IoT) به تولیدکنندگان کمک می کند تا مشکلات را تشخیص داده و حل کنند و زمان خرابی را کاهش دهند. ماشین آلات متصل طیف وسیعی از مزایا را برای تولیدکنندگان ارائه میکند، مانند تشخیص مشکلات قبل از بروز آنها و برنامهریزی تعمیر و نگهداری در زمان خرابی برای افزایش بهرهوری.
شخصی سازی، چابکی و افزایش مشتری مداری
احتمالا یکی از بزرگترین چالشهای تولیدکنندگان سفارشی کردن محصولات است. مشتریان بیشتر برای شخصی سازی هزینه می کنند، اما همان پاسخگویی و سرعتی را که محصولات عمومی ارائه می دهند، می خواهند.
یک فرآیند تولید چابک امکان یک کسب و کار مشتری محور را فراهم می کند. با استفاده از ماشین آلات تولید مبتنی بر داده که پارامترهای سفارشیسازی را درک کرده و اعمال میکند، خطوط تولید میتوانند به طور مستقیم تحت تأثیر قرار گیرند.
تاب آوری
در کسب و کار، انعطاف پذیری کلید موفقیت در شرایط سخت است. در حالی که انعطاف پذیری عملیات وجود دارد، سازگاری برای موفقیت طولانی مدت بسیار مهم است. تولیدکنندگان باید بتوانند چالش ها را پیش بینی کرده و به آنها پاسخ دهند تا از رقبا جلوتر بمانند. فناوریهای دیجیتال با بهرهگیری از اتوماسیون انعطافپذیر، کار از راه دور و اتصال زنجیره تامین با زیرساخت مبتنی بر ابر به تولیدکنندگان کمک میکنند.
موانع تحول دیجیتال در تولید
مانند هر تغییر بزرگ تجاری، تعدادی چالش وجود دارد. غلبه بر آنها برای اجرای موفقیت آمیز تحول دیجیتال حیاتی است.
شناسایی موانع
تحول دیجیتال به تحقیقات گسترده در مورد فناوری جدید، مزایای آن، اجرا و پشتیبانی مستمر نیاز دارد. سازمان ها برای شناسایی زمان، مکان و نحوه پیاده سازی سیستم ها به تحقیقات کیفی نیاز دارند. مصاحبه با کارکنان موجود، کارشناسان در این زمینه و مدیریت می تواند موانع و مزایای عمده را تعیین کند. موانع رایج برای تحول دیجیتال در بخش تولید عبارتند از:
- مهارت های از دست رفته: فناوری اطلاعات و دانش فرآیند
- موانع فنی: وابستگی به سایر فناوری ها، مسائل امنیتی و زیرساخت های موجود
- موانع فردی: ترس از دست دادن شغل و پذیرش فناوری
- موانع سازمانی: مقاومت در برابر تغییر و ریسک گریزی
- موانع زیست محیطی: فقدان استانداردها و قوانین
مسائل سازمانی
کلید پیاده سازی تحول دیجیتال در بخش تولید در اختیار مدیریت و کارکنان است. خرید در مورد نیاز است تا فرآیندها با فکر توسعه داده شوند، با دقت اجرا شوند و سپس به درستی مدیریت شوند. سازمان ها برای ترکیب دنیای فیزیکی (سخت افزار پیچیده، نیازهای مشتری و نیروی کار) با دنیای دیجیتال (نرم افزار، تجزیه و تحلیل داده ها و خدمات دیجیتال) به تحقیق نیاز دارند.
تولیدکنندگان میتوانند یک مدیر ارشد دیجیتال (CDO) را برای نظارت بر تحقیق و اجرای تحول دیجیتال در نظر بگیرند. با این حال، این نیاز به خرید و نظارت مدیر عامل و تعادل خوب بین همکاری و تخصص دارد.
تولیدکنندگان باید تمرکز در حال تغییر بخشهای فناوری اطلاعات را در اولویت قرار دهند. از آنجایی که سیستمهای قدیمی هنوز به تعمیر و نگهداری نیاز دارند، فناوری اطلاعات شرکتهای سنتی همچنان مورد نیاز است، اما زیرساختهای پیچیده نیازمند تفکر مدرن و چالشبرانگیز از سوی رهبران مناسب است.
موانع فنی
برنامه های کاربردی قدیمی موجود، هزینه بالای ورود و کمبود دانش نرم افزاری می تواند مانع انتقال به تولید دیجیتال شود. نرمافزار و سختافزار موجود، همراه با تفکر سنتی فناوری اطلاعات، اجازه مقیاسگذاری مستقل اجزا را نمیدهد و فرآیندها را محدود و بیهوده میسازد. برای غلبه بر چالشهای سنتی، مهاجرت به تحول دیجیتال تولید و بهرهگیری از مزایای بسیاری که در دسترس هستند، به توسعه یک اکوسیستم پلتفرم که به نیازها پاسخ میدهد، به جای پاسخ به نرمافزار موجود، نیاز است.
مزایای تحول دیجیتال در تولید
با همه صحبت ها در مورد نوآوری و جهش در فناوری، کارکنان نمی توانند از نظر پاداش انتظارات بالایی داشته باشند. از این گذشته، هر ابتکار تجاری به دنبال بازگشت سرمایه مناسب است. اگر لذت خالص یک کارخانه آینده نگر هنوز شرکتی را به دست نیاورده است، به این مزایای عملی فکر کنید که اکثر سازندگان از سفر تحول دیجیتال خود انتظار دارند.
- کاهش هزینه ها
- قابلیت مشاهده داده ها
- قابلیت اطمینان فرآیند و تجهیزات بهبود یافته است
- انعطاف پذیری بیشتر
- بهره وری بهبود یافته است
- استانداردسازی فرآیند
- قابلیت پیش بینی عملیاتی
خلاصه
مزایای غیرقابل انکار پیاده سازی تحول دیجیتال در تولید، یک انگیزه قوی برای تیم های مدیریت و عملیات است. با این حال، قابل درک است که تغییرات بزرگ با کمی تردید اولیه به وجود می آیند. شایع ترین نگرانی تولید کنندگان در مورد تحول دیجیتال در بخش تولید عدم وجود مسیر روشن است. یک استراتژی تحول دیجیتال می تواند موفقیت اجرای تحول دبجیتال را ایجاد و یا یا باعث شکست آن شود. در حالی که ممکن است تولیدکنندگان از این شکاف آگاه باشند، دانستن اینکه چگونه یا از کجا شروع کنند یک چالش دیگر است.