تجربه فروش در مورد درک مشتریان بالقوه، حل مشکلات و ایجاد ارزش واقعی در هر تعامل است. کارکنان فروش درونگرا باید مهارتهای فروش دیجیتال را تقویت کنند، در حالی که کارکنان فروش برونگرا مدیریت روابط حضوری را توسعه میدهند. هوش مصنوعی و اتوماسیون کارایی را بهبود میبخشند، اما اعتماد و ارتباط انسانی همچنان فروش موفق را رقم میزنند. داستانها و دادهها مکالمات فروش را جذابتر میکنند و به خریداران کمک میکنند تا تأثیر واقعی را ببینند.
تجربه فروش فقط به معنای فروش یک محصول نیست. بلکه در مورد درک افراد، تأثیرگذاری بر تصمیمات و حل مشکلات است. چه در خدمات مشتری، توسعه کسب و کار یا فروش مستقیم کار کنید، این مهارتها میزان ارتباط مؤثر و هدایت اقدامات شما را شکل میدهند.
چرا تجربه در فروش اهمیت دارد؟
از آنجا که این موضوع، پایه و اساس یک حرفه فروش موفق است، به شما کمک میکند مهارتهای مرتبط مانند مذاکره در فروش، ترغیب و گوش دادن فعال را توسعه دهید. همچنین توانایی شما را در پیمایش فرآیند فروش – از مشترییابی تا بستن قرارداد – تقویت میکند. در این راهنما، شما یاد خواهید گرفت:
- چه چیزی به عنوان تجربه فروش محسوب میشود و چگونه میتوان آن را کسب کرد (حتی اگر از صفر شروع کنید)؟
- مهارت های کلیدی که کارکنان فروش عالی را میسازد کدامند؟
تجربه فروش چیست؟

تجربه فروش به معنای داشتن سابقه فروش است. این سابقه میتواند شامل محصولات، خدمات یا ایدهها باشد. نکته کلیدی، جذب مشتریان، ارائه راهحلها و هدایت تصمیم گیری ها است. این موضوع در مورد فروش مستقیم، مذاکرات، تعاملات و فروش مشاوره ای صدق میکند. همه چیز به درک نیازها و ارائه راهحل مناسب بستگی دارد.
داشتن تجربه فروش مهم است زیرا مهارتهایی مانند ترغیب، گوش دادن فعال و مذاکره را ایجاد میکند. این مهارتها به شما کمک میکنند تا با اعتراضات کنار بیایید، توجه را جلب کنید و با اطمینان خاطر تصمیمات را هدایت کنید. هر چه تجربه بیشتری کسب کنید، فروش آسانتر میشود. و این فقط در نقشهای فروش نیست. چه در خدمات مشتری، توسعه کسب و کار یا فریلنسری باشید، این مهارتها شما را از دیگران متمایز میکنند.
چه چیزی به عنوان تجربه فروش محسوب میشود؟
تجربه فروش محدود به نقشهای اصلی فروش سنتی نیست. همچنین به این بستگی دارد که چگونه بر تصمیم کسی تأثیر میگذارید، ارزش را منتقل میکنید و او را به سمت یک راهحل ایدهآل هدایت میکنید. برای توسعه مهارتهای فروش نیازی به تجربه رسمی ندارید. بسیاری از نقشها نیاز به ترغیب، حل مسئله و مذاکره دارند که عناصر اصلی فرآیند فروش هستند.
چه در حال رسیدگی به مشتریان باشید، چه مدیریت حسابها، یا تأثیرگذاری بر تصمیمگیریها، این مهارتها منعکس کننده کارهایی هستند که کارکنان فروش موفق روزانه انجام میدهند. در اینجا نحوه مشارکت نقشهای مختلف در ایجاد یک پایه قوی فروش آورده شده است:
- فروش خرده فروشی: کمک به مشتریان در انتخاب محصولات مناسب و ارائه توصیهها
- خدمات مشتری: حل مشکلات و افزایش فروش محصولات
- فریلنسرها و مشاوران: خدمات ارائه پیشنهاد، مذاکره در مورد نرخها و بستن قراردادها
- توسعه کسب و کار: شناسایی سرنخها، پرورش روابط و تضمین مشارکتها
بسیاری از فروشندگان برتر، کار خود را در نقشهای غیرفروش شروع کردهاند. آنها با بهکارگیری مهارتهای قابل انتقال مانند حل مسئله، مذاکره و ارتباطات، یک فرآیند فروش قوی ایجاد کردهاند.
چگونه بدون هیچ تجربه ای وارد دنیای فروش شویم؟

با این حال، بسیاری از فروشندگان با عملکرد بالا، بدون هیچ سابقه و پیش زمینه ای در فروش، شروع به کار کردند. در اینجا یک نقشه راه 4 مرحلهای برای کسب تجربه رسمی فروش یا سابقه فروش ارائه شده است:
۱. اصول اولیه را بیاموزید
قبل از اینکه وارد فروش شوید، باید بفهمید که فروش چگونه کار میکند. با این اصول اولیه شروع کنید:
- فرآیند فروش: یاد بگیرید چگونه مشتریان بالقوه را از مرحله آگاهی به خرید هدایت کنید.
- روانشناسی مشتری: مطالعه کنید که چرا مردم خرید میکنند و چگونه میتوان بر تصمیمات آنها تأثیر گذاشت.
- تکنیک های متقاعدسازی: تسلط بر مدیریت اعتراضات، مذاکره و داستان سرایی.
میتوانید با خواندن کتابهای فروش شروع کنید؛ به عنوان مثال، کتاب «فروش انسان است» نوشته دنیل اچ. پینک، یک کتاب عالی جهت مطالعه در این زمینه است. اما دانش به تنهایی شما را به یک فروشنده عالی تبدیل نمیکند؛ شما به تجربه عملی نیاز دارید. با یک دوست یا مربی شروع به تمرین نوشتن ایمیلهای تبلیغاتی، طراحی پیشنهادات فروش و ایفای نقش در مخالفتها کنید. قدم بعدی این است که طعم واقعی صنعت فروش را بچشید.
۲. مهارت ها را در محیط های واقعی به کار ببرید
با نقشهای رو در رو با مشتری، فروش آزاد یا مشاغل فروش سطح مبتدی شروع کنید. در اینجا برخی از بهترین مشاغل فروش سطح مبتدی برای کسب تجربه فروش آورده شده است:
- همکار فروش خرده فروشی – مکانی عالی برای توسعه تعامل با مشتری، ارائه محصول و مهارت های حل مسئله.
- نماینده توسعه فروش (SDR) – بر روی ارتباطات سرد، ارزیابی سرنخها و تنظیم قرار ملاقات تمرکز دارد و تجربه زیادی در زمینه مشترییابی ارائه میدهد.
- نماینده خدمات مشتری – این پروفایل برای توسعه مهارت های حل مسئله و فروش بیشتر و در عین حال ایجاد اعتماد مشتری عالی است.
- بازاریابی تلفنی – بر ارتباط تلفنی، رسیدگی به اعتراضات و ایجاد روابط تمرکز دارد.
- نماینده توسعه کسب و کار (BDR) – تجربه در مدیریت خط تولید، جستجوی مشتری و تولید سرنخ را توسعه میدهد.
۳. از مهارت های قابل انتقال از نقش های غیرفروش استفاده کنید
بسیاری از متخصصان موفق فروش، کار خود را در خدمات مشتری، بازاریابی یا سایر زمینهها شروع کردند، جایی که یاد گرفتند چگونه با مردم تعامل داشته باشند و مشکلات را حل کنند. خبر خوب این است که شما ممکن است از قبل، بدون اینکه حتی متوجه باشید، پایه و اساس تجربه فروش را داشته باشید.
مهارت غیرفروش | چگونه در فروش اعمال می شود؟ |
خدمات مشتری | مدیریت اعتراضات، ایجاد اعتماد و حل مسئله را آموزش میدهد. |
بازاریابی | درک رفتار مصرفکننده، پیامرسانی و ترغیب را افزایش میدهد. |
تدریس/آموزش | توانایی توضیح ایدههای پیچیده به زبان ساده را که برای فروش مشاورهای ضروری است، توسعه میدهد. |
مدیریت پروژه | مدیریت مؤثر جدول زمانی، معاملات و پیگیریها را آموزش میدهد. |
۴. سابقه ای از خود بسازید
به محض اینکه شروع به استفاده از مهارتهای فروش کردید، باید نتایج خود را مستند کنید. چگونه پیشرفت خود را پیگیری کنید:
- اگر در زمینه خرده فروشی فعالیت دارید، تعداد مشتریانی را که به آنها کمک کردهاید و تعداد خریدهایی که تحت تأثیر قرار دادهاید، پیگیری کنید.
- اگر فریلنسر هستید، تعداد پیشنهادهایی که ارسال کردهاید و تعداد قراردادهایی که بستهاید را پیگیری کنید.
- اگر در بخش خدمات مشتریان هستید، بیش فروشی (Upsell) را اندازهگیری کنید یا مواردی را که منجر به حفظ مشتری شدهاند، حل کنید.
این پیگیری به شما کمک میکند تا مهارتهای تیزبینی فروش خود را در رزومه/مصاحبه خود به نمایش بگذارید. پیگیری تأثیرتان به اثبات توانایی شما در فروش کمک میکند، حتی اگر رسما نقش فروش نداشته باشید.
تجربه فروش B2B در مقابل B2C
اگرچه هر دو تجربه فروش B2C و B2B اصول اصلی مشترکی مانند ترغیب، ایجاد روابط و بستن معاملات دارند، اما به مجموعه مهارتهای متمایزی نیاز دارند. برای مثال، یک فروشنده ابزارهای SaaS بر چرخه فروش طولانیتر، تصمیمگیرندگان متعدد و فروش مشاورهای تمرکز دارد. در مقابل، یک نویسنده متنهای تبلیغاتی تجارت الکترونیک، پیامها را برای تبدیل سریع، خرید آنی و محرکهای احساسی تنظیم میکند. بیایید تفاوتهای این محیطها را درک کنیم:
جنبه/زمینه | تجربه فروش B2B | تجربه فروش B2C |
به چه کسی میفروشید؟ | کسبوکارهایی با چندین تصمیمگیرنده | مصرفکنندگان منفرد تصمیمات شخصی میگیرند. |
چرخه فروش | بلندمدت، نیازمند پیگیری و ایجاد روابط | کوتاهتر، با تکیه بر تصمیمات سریع |
عوامل تصمیمگیری | منطقی، مبتنی بر بازگشت سرمایه (ROI) و آگاه به ریسک | احساسی، راحتطلب و حساس به قیمت |
مهارتهای کلیدی | مذاکره، فروش مشاورهای و حل مسئله | تکنیکهای متقاعدسازی، سازگاری و اختتام معامله |
تمرکز بر روابط | ارزش بلندمدت و اعتمادسازی | تراکنشهای سریع با تمرکز بر وفاداری |
چالشها | سفارشیسازی راهحلها و هدایت مذاکرات پیچیده | رقابت برای جلب توجه و غلبه بر اعتراضات مربوط به قیمت |
در نهایت، همه چیز به شناخت مخاطب و تطبیق رویکرد شما بستگی دارد، چه به کسبوکارها بفروشید و چه به مصرفکنندگان.
جمع بندی
تجربه فروش چیزی بیش از یک عنوان شغلی است. این تجربه در مورد مهارتهایی است که شما توسعه میدهید، روابطی که ایجاد میکنید و نتایجی که به دست میآورید. چه تازه شروع کرده باشید و چه به دنبال پیشرفت باشید، نکته کلیدی؛ یادگیری، سازگاری و به کارگیری چیزهایی است که یک فروشنده عالی را میسازد. با یادگیری اصول اولیه، یافتن راههایی برای تمرین فروش و پیگیری پیشرفت خود شروع کنید. هر چه بیشتر بفروشید، بهتر خواهید شد.
درخواست رایگان دمو CRM کاواک