بخش بندی مشتریان چیست؟ چگونه مشتریان را گروه بندی و تعامل را افزایش دهیم؟

بخش بندی مشتریان

آیا تا به حال فکر کرده اید چرا بعضی از پیام ها و تبلیغات دقیقا سر وقت و مطابق علاقه شما ارسال می شوند، در حالی که بقیه نادیده گرفته می شوند؟ راز این موضوع در بخش بندی مشتریان و هدف گیری دقیق پیام ها نهفته است.

دسته بندی مشتریان یعنی تقسیم بندی مشتریان به گروه های مشخص بر اساس ویژگی ها، رفتارها یا ترجیحات مشترک. هدف از این کار، ارائه تجربه ای مرتبط تر و مؤثرتر برای هر مشتری است. در دنیای بازاریابی، معمولا با اصطلاحاتی مثل مخاطب هدف، بخش و گروه روبه‌رو می شویم که هر کدام نقش خاص خود را دارند:

  • مخاطب هدف گروهی از مصرف کنندگان است که بیشترین احتمال علاقه مندی به محصول یا خدمات شما را دارند. مثلا فروش مستقیم به مشتریان (B2C) با فروش به کسب‌وکارها (B2B) متفاوت است.
  • پس از شناسایی مخاطب هدف، می توان آن را به بخش های مختلف تقسیم کرد. به عنوان مثال، اگر مخاطب هدف شما توسعه دهندگان هستند، می توان آنها را بر اساس صنعت یا تخصص شان دسته بندی کرد.
  • گروه معمولا وابسته به زمان است و نشان می دهد کاربران بر اساس رویداد یا ویژگی مشترک، با هم مرتبط هستند. برای نمونه، می توان یک بخش برای همه مشترکان خبرنامه ایجاد کرد و سپس یک گروه دیگر برای کاربرانی که در هفته گذشته ثبت نام کرده اند.

بخش بندی مشتریان چیست؟

بخش بندی مشتریان چیشت؟

بخش بندی مشتریان (Customer Segmentation) فرآیندی است که طی آن ویژگی ها و رفتارهای مشتریان بررسی شده و آنها به گروه های مشخص تقسیم می شوند. هدف این کار، استفاده از پیام رسانی هدفمند به جای رویکرد یکسان برای همه مشتریان است تا نتایج کسب‌وکار بهبود یابد. برای مثال، شرکتی که خدمات پخش موسیقی ارائه می دهد، می تواند مشتریان خود را بر اساس موارد زیر دسته بندی کند:

  • ژانر موسیقی مورد علاقه
  • زمان هایی از روز که معمولا موسیقی گوش می دهند
  • دستگاه هایی که برای پخش موسیقی استفاده می کنند

با این دسته بندی مشتریان، شرکت می‌تواند پیام‌ها و پیشنهادهای خود را به شکلی هدفمند برای گروه‌هایی ارسال کند که بیشترین علاقه و تناسب را با ویژگی های مشخص دارند. این کار نه تنها تجربه مشتری را شخصی سازی می‌کند، بلکه شانس جذب مشتری و تعامل آنها را نیز افزایش می‌دهد.

تقسیم بندی مشتری در مقابل تقسیم بندی کاربر

اصطلاحاتی مانند «مشتری» و «کاربر» ممکن است شبیه به هم به نظر برسند، اما در حقیقت متفاوت هستند: مشتریان خرید می‌کنند، در حالی که کاربران با محصولات یا خدمات درگیر می‌شوند. برای بخش بندی مشتریان، هر دو روش شامل گروه‌بندی افراد بر اساس ویژگی‌ها یا اعمالشان است که هر کدام به طور متفاوتی در بازاریابی و توسعه محصول اعمال می‌شوند:

تقسیم بندی مشتریانتقسیم بندی کاربران
بر خریداران و عادات خرید آنها تمرکز دارد. برای مثال، می‌توانید مشتریان را به گروه‌هایی مانند «خریداران دائمی» یا «مشتریان پردرآمد» تقسیم کنید.بر درک و بهبود تجربه افرادی که با یک محصول یا خدمات خاص تعامل دارند، صرف نظر از اینکه آیا خریدی انجام داده‌اند یا خیر، تمرکز دارد. برای انجام این کار، می‌توانید کاربران را به گروه‌هایی مانند «کاربران معمولی» یا «کاربران حرفه‌ای» تقسیم کنید.

چرا باید مشتریان را بخش بندی کنید؟

اگر همه مشتریان شما شبیه هم بودند، بازاریابی کار ساده ای می شد. اما واقعیت این است که هر مشتری نیاز، انگیزه و رفتار متفاوتی دارد. بخش بندی مشتریان به شرکت‌ها کمک می‌کند این تفاوت ها را بشناسند و استراتژی فروش و بازاریابی خود را بر اساس آن تنظیم کنند. در واقع، تفاوت اصلی بین بازاریابی عمومی و بازاریابی هدفمند در همین نکته نهفته است: در بازاریابی عمومی، یک پیام برای همه ارسال می‌شود، اما در بازاریابی هدفمند، ارسال پیام انبوه با توجه به ویژگی‌ها و علایق هر گروه از مشتریان طراحی می‌شوند.

بازاریابان معمولا برای هر بخش از مشتریان، پرسونای خریدار (Buyer Persona) طراحی می‌کنند؛ یعنی نمایه‌ای مبتنی بر تحقیق که ویژگی‌ها، انگیزه‌ها و الگوهای رفتاری مشتری ایده‌آل را نشان می‌دهد. این پرسوناها معمولا بر اساس معیارهایی مانند ویژگی های جمعیت شناختی، روان شناختی، رفتار خرید و انگیزه های تصمیم گیری ایجاد می شوند.

وقتی یک شرکت پرسونای خریدار خود را تعریف کند، می‌تواند سفر خریدار (Customer Journey) را ترسیم کند؛ مسیری که مشتری از لحظه آشنایی با برند تا خرید و پس از آن طی می‌کند. این شناخت به شرکت کمک می‌کند تا پیام‌های بازاریابی، نحوه برندسازی و حتی استراتژی قیمت گذاری خود را متناسب با هر مرحله از این سفر تنظیم کند. به طور خلاصه، بخش بندی هوشمند مشتریان و تعریف شفاف پرسونای خریدار:

  • احتمال موفقیت در فروش محصولات را افزایش می‌دهد،
  • ریسک شکست یا ناهماهنگی محصول با بازار را کاهش می‌دهد،
  • فرصت فروش مکمل (Cross-Sell) و بیش فروشی (Up-Sell) را فراهم می‌کند،
  • و در نهایت باعث بهبود تجربه مشتری و افزایش وفاداری به برند می‌شود.

با استفاده از بخش بندی مشتریان، شرکت‌ها بهتر می‌دانند چه گروهی از مشتریان بیشترین ارزش را دارند، از کدام کانال های ارتباطی استفاده می‌کنند و چگونه می‌توانند با کمترین هزینه، بیشترین تأثیر را در فروش خود ایجاد کنند.

مزایای تحلیل تقسیم بندی مشتریان

وقتی کسب‌وکارها، تیم های فروش و تیم‌های بازاریابی مشتریان خود را بخش بندی می‌کنند و به طور مداوم استراتژی های بخش‌بندی خود را اصلاح می‌کنند، می‌توانند:

  1. پرسوناهای خریدار ظریف و قدرتمندی بسازید.
  2. پیام‌های بازاریابی را متناسب با هر بخش از مشتریان تنظیم کنید.
  3. پیام‌رسانی را از طریق کانال‌های بازاریابی که در آنها احتمال دسترسی به بخش های مختلف مشتری بیشتر است، انجام دهید.
  4. بودجه بازاریابی را به طور مؤثرتری خرج کنید.
  5. یک استراتژی بازاریابی را در همه زمینه‌ها اصلاح کنید.
  6. بررسی کنید که بخش‌های مختلف چگونه به گزینه‌های مختلف قیمت‌گذاری واکنش نشان می‌دهند.
  7. محصولات و تجربه مشتری را بر اساس بازخورد بخش‌ها بهبود بخشید.
  8. مشتریان بالقوه را به مشتریان وفادار تبدیل کنید.
  9. روابط قوی با مشتری ایجاد کنید و حفظ مشتری را بهبود بخشید.

انواع روش های بخش بندی مشتریان

بخش بندی مشتریان را می توان با رویکردهای مختلفی انجام داد. هر روش بر جنبه ای خاص از ویژگی ها یا رفتار مشتری تمرکز دارد و به کسب‌وکارها کمک می کند تا استراتژی بازاریابی دقیق تر و کارآمدتری طراحی کنند. در ادامه، رایج ترین انواع بخش بندی مشتریان را مرور می‌کنیم:

۱- بخش بندی جمعیت شناختی (Demographic Segmentation)

در این روش، مشتریان بر اساس ویژگی‌های جمعیتی مانند سن، جنسیت، شغل، سطح تحصیلات یا درآمد گروه بندی می‌شوند. هر یک از این عوامل می‌تواند سرنخی از نحوه واکنش مشتری به پیام‌های بازاریابی بدهد. به عنوان مثال، اگر محصولی در میان والدین محبوب است، می‌توان پیام‌های بازاریابی ویژه‌ای برای آنها طراحی کرد که با پیام‌هایی که برای نسل‌های مسن‌تر یا جوان‌تر تهیه می‌شود متفاوت باشد.

۲- بخش بندی جغرافیایی (Geographic Segmentation)

در بخش بندی مشتریان از نظر جغرافیایی، مشتریان بر اساس موقعیت مکانی آنها مانند کشور، شهر یا حتی محله دسته‌بندی می‌شوند. این روش به کسب‌وکار کمک می‌کند تا استراتژی بازاریابی خود را با ویژگی‌های محلی مانند زبان، فرهنگ، آب‌وهوا یا سبک زندگی هماهنگ کند.

برای مثال، اگر فروشنده لباس تابستانی هستید، تمرکز تبلیغات در مناطق گرمسیر منطقی‌تر از شهرهای سردسیر خواهد بود.

۳- بخش بندی روان شناختی (Psychographic Segmentation)

این نوع هدف گیری مخاطبان بر سبک زندگی، ارزش ها، نگرش‌ها و ویژگی های شخصیتی تمرکز دارد. هدف، درک انگیزه ها و نحوه تفکر مشتریان است تا پیام ها و محصولات متناسب با ذهنیت و علایق آنها طراحی شود. برای نمونه، افرادی که به سلامت و تناسب اندام اهمیت می دهند، احتمالا به محصولات طبیعی یا برنامه‌های ورزشی علاقه بیشتری دارند.

۴- بخش بندی رفتاری (Behavioral Segmentation)

در این روش، مشتریان بر اساس رفتار واقعی و تعاملاتشان با برند دسته‌بندی می‌شوند. معیارهایی مانند سابقه خرید، میزان وفاداری، نحوه استفاده از خدمات یا فعالیت در وب سایت و شبکه های اجتماعی در این نوع بخش‌بندی نقش دارند. این داده ها به شرکت کمک می‌کند تا بودجه بازاریابی خود را در مسیرهای مؤثرتر خرج کند و پیشنهادهایی شخصی سازی شده ارائه دهد.

هدف گیری دقیق در پیامک ها؛ ارسال پیام انبوه برای بیشترین اثرگذاری

هدف گیری مخاطبان در کمپین پیامکی

بخش بندی مشتریان تنها گام اول در مسیر اجرای یک کمپین پیامکی موفق است. اما آنچه به این داده‌ها معنا و ارزش می‌دهد، استفاده هوشمندانه از آنها برای هدف گیری دقیق پیام‌ها است. در واقع، زمانی می‌توان از مزایای بخش بندی بهره‌مند شد که هر پیام، متناسب با نیاز، زمان و موقعیت هر گروه از مشتریان ارسال شود. این همان نقطه‌ای است که «بخش بندی» به «هدف گیری مؤثر» تبدیل می‌شود و پیامک از یک ابزار اطلاع رسانی ساده، به یک ابزار بازاریابی هدفمند و سودآور بدل می‌گردد.

پس از بخش بندی مشتریان، گام بعدی در هر کمپین پیامکی، هدف گیری دقیق (Targeted Messaging) است. هدف از این مرحله آن است که پیامک‌ها نه به صورت انبوه و عمومی، بلکه بر اساس ویژگی‌ها، نیازها و رفتار واقعی هر گروه از مشتریان ارسال شوند. این رویکرد، نرخ باز شدن پیام، تعامل و در نهایت تبدیل را به شکل چشمگیری افزایش می‌دهد

مراحل هدف گیری دقیق ارسال پیام انبوه هدفمند

مراحل هدف گیری ارسال پیام انبوه

۱- هدف گیری بر اساس داده های رفتاری و خرید

با استفاده از داده‌های موجود در نرم افزار CRM یا سامانه پیامکی، می‌توان رفتار مشتریان را به دقت تحلیل کرد؛ برای مثال:

  • مشتریانی که اخیرا خریدی انجام داده‌اند، می‌توانند پیام تشکر یا پیشنهاد خرید مکمل دریافت کنند.
  • کاربرانی که مدتی است غیرفعال بوده‌اند، می‌توانند با یک پیام تخفیف بازگشتی (Win-back Offer) ترغیب به بازگشت شوند.
  • مشتریانی که سابقه خرید از یک دسته خاص دارند، می‌توانند پیشنهادهای مرتبط با همان دسته را دریافت کنند.

این سطح از سگمنت بندی پیامک هنگام دسته بندی مشتریان باعث می‌شود هر مشتری، پیامی دریافت کند که متناسب با نیاز و موقعیت خودش است، نه یک پیام عمومی که ممکن است بی‌ارتباط باشد.

۲- استفاده از فیلترها و شروط هوشمند در سیستم

سامانه‌های پیامکی پیشرفته امروزی امکان تعریف فیلترها، تریگرها و شرایط خودکار را فراهم کرده‌اند. این قابلیت‌ها اجازه می‌دهند تا پیام‌ها در شرایط خاص به صورت خودکار ارسال شوند. علاوه براین سامانه ها، ارسال پیام انبوه در CRM نیز دارای همین شرط ها و فیلترها است که می تواند جایگزین ایده آلی برای سامانه پیامکی باشد.

۳- شخصی سازی محتوا برای افزایش نرخ تعامل

در هدف گیری مخاطبان هنگام بخش بندی مشتریان، تنها انتخاب مخاطب مهم نیست؛ بلکه شخصی سازی متن پیام نیز نقشی کلیدی دارد. درج نام مخاطب، اشاره به خرید قبلی، یا استفاده از لحن و پیشنهاد متناسب با گروه هدف، باعث افزایش احساس ارتباط و اعتماد در مشتری می‌شود. طبق تحقیقات، پیامک های شخصی سازی شده تا ۳۰٪ نرخ تعامل بیشتری دارند.

۴- ارزیابی و بهینه سازی مداوم

هدف‌گیری دقیق بدون تحلیل نتایج، کامل نیست. بررسی شاخص‌هایی مانند نرخ باز شدن پیام، کلیک روی لینک، و میزان پاسخ یا خرید مجدد، کمک می‌کند تا در هر مرحله دقت هدف‌گیری بهبود یابد. در این مرحله، ترکیب داده‌های سامانه پیامک با گزارش های CRM، تصویری جامع از اثربخشی کمپین‌ها ارائه می‌دهد.

جمع بندی: پیامک هوشمند، تعامل مؤثر

در بازاریابی پیامکی، تفاوت میان یک کمپین معمولی و یک کمپین موفق، در درک درست از مخاطب و هدف‌گیری هوشمندانه نهفته است. وقتی مخاطبان به‌درستی بخش‌بندی شوند و پیام‌ها بر اساس داده‌ها و رفتار واقعی آنها طراحی و ارسال شوند، نتیجه چیزی فراتر از افزایش فروش است؛ برند شما در ذهن مشتریان به عنوان برندی دقیق، مرتبط و مشتری‌محور ثبت می‌شود. به یاد داشته باشید:

  • هرچه پیامک شما مرتبط‌تر و شخصی‌تر باشد، احتمال دیده‌شدن و اقدام مشتری بیشتر است.
  • استفاده از قابلیت‌های هوشمند سامانه پیامکی و ماژول ارسال پیام انبوه CRM، امکان هدف‌گیری دقیق و خودکار را فراهم می‌کند.
  • تحلیل مداوم نتایج، کلید بهبود مستمر و افزایش بازده کمپین‌های آینده است.

در نهایت، هدف از ارسال پیامک انبوه صرفا افزایش تعداد پیام‌ها نیست، بلکه افزایش کیفیت ارتباط با مشتریان است. با تکیه بر داده، بخش بندی مشتریان به صورت دقیق و هدف‌گیری هوشمند، می‌توان پیامک را از یک ابزار تبلیغاتی ساده به ابزاری استراتژیک برای توسعه روابط مشتری تبدیل کرد.

سوالات متداول

بخش بندی مشتریان به معنای تقسیم مخاطبان به گروه‌های کوچک‌تر بر اساس ویژگی هایی مثل سن، جنسیت، موقعیت جغرافیایی، رفتار خرید یا میزان تعامل است. این کار باعث می‌شود پیام‌ها مرتبط‌تر و مؤثرتر باشند و نرخ باز شدن و تعامل پیامک‌ها افزایش یابد.

ارسال انبوه پیامک‌ها برای همه مشتریان یکسان است، اما هدف‌گیری دقیق، پیام‌ها را بر اساس داده‌ها و رفتار واقعی هر گروه از مشتریان تنظیم می‌کند. نتیجه، پیام‌های شخصی‌تر و نرخ تعامل بالاتر است.

نرم‌افزار CRM اطلاعات ارزشمندی درباره مشتریان در اختیار کسب‌وکار قرار می‌دهد. با اتصال سامانه پیامکی به CRM، می‌توان ارسال پیامک انبوه را بر اساس تاریخ خرید، سطح رضایت یا تعامل مشتری، به صورت خودکار و هوشمند ارسال کرد.

با درج نام مشتری، اشاره به خریدهای قبلی یا ارائه پیشنهادهای متناسب با رفتار خرید، متن پیامک شخصی‌سازی می‌شود. شخصی سازی باعث افزایش اعتماد، تعامل و نرخ بازگشت مشتری می‌شود.

اثربخشی با بررسی شاخص‌هایی مثل نرخ باز شدن پیام، کلیک روی لینک، پاسخ کاربران و میزان خرید پس از ارسال پیامک اندازه‌گیری می‌شود. تحلیل این داده‌ها کمک می‌کند تا هدف گیری مخاطبان در کمپین های پیامکی بعدی بهبود یابد.

خیر. حتی کسب‌وکارهای کوچک نیز می‌توانند با استفاده از ابزارهای ساده پیامکی و داده‌های اولیه مشتریان، پیام‌های هدفمند ارسال کنند. سگمنت بندی پیامک باعث بهینه‌سازی هزینه‌ها و افزایش بازده تبلیغات می‌شود.

درخواست رایگان دمو CRM کاواک

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

جستجو در مطالب کاواک

برچسب ها

کاواک در شبکه‌های اجتماعی

شاید دوست داشته باشید